داستان باران آرام باش ، توکل کن ، تفکر کن ، سپس آستینها را بالا بزن ، آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است |
|||||||||||||||||
سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, :: 9:20 :: نويسنده : باران
سلام دیشب تا حالا 1000 تا فکر مختلف اومده تو سرم. سمیرا میگه: رویاهات داره به واقعیت تبدیل میشه. یعنی واقعا داره معجزه میشه؟ یعنی همه چی داره درست میشه؟ خدایا خودمو به دستان پر مهرت میسپارم
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آرام باش و آدرس story-of-baran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|